عهدشکن

عبدالرضا پالیزدار شعر و قطعات ادبی ارسال نظر

درشگفتم که چرا باز مرا میخوانی/

تو که اسرار درونم همه را می دانی//

بین قلب من و من جز تو کسی نیست که نیست/

منِ غافل که دمادم زتو دارم جانی//

پیش چشمان تو جولانگه غیر است دلم/

هیچکس راه نیابد به دلم پنهانی//

بس که ویران شده شهر دلم از یورش غیر/

باورم نیست که گیرد دل من سامانی//

عهد من با تو بجز یک دل آباد نبود/

عهد بشکستم و شد سهم دلم ویرانی//

حال من مانده ام و یک دل ویران و خراب/ 

با دوصد شرم ز بشکستن هر پیمانی//

بی وفاییًِ مرا شاهدی  اما هرشب/

باز هم تا به سحر منتظرم می مانی//

عبدالرضا پالیزدارعهدشکن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *